سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
قتیل العبرات


نقل شده که:دستمالی روی سر انداختند و آن طبق را جلو آن دختر نهادند.

پرده از آن بر گرفت و گفت: این سر کیست؟
گفتند: سر پدر توست. سر را از میان طشت برداشت و به سینه گرفت و می گفت:

 
«یا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذی خَضَبکَ بِدِمائکَ! یا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذی قَطع وَ رِیدَیْکَ! یا أبتاهُ مَنْ ذَا الَّذی أَیتمنی علی صِغَر سِنّی! یا أبَتاهُ، مَنْ بَقی بَعْدَک نَرْجوه؟ یا أبَتاهُ، مَنْ لِلْیتیمة حَتّی تَکْبُر»


«پدر جان، کی تو را با خونت خضاب کرد! ای پدر که رگهای گردنت را برید! ای پدر، کی مرا در کودکی یتیم کرد! پدر جان، بعد از تو به که امید وار باشیم؟ پدرجان، این دختر یتیم را کی نگهداری و بزرگ کند!».

رقیه
صلی الله علیک یا بنت الحسین



موضوع مطلب : رقیه


یکشنبه 91 دی 10 :: 11:46 صبح ::  نویسنده : محبّ الزهرا


بخواب! نیمه ی شب شد، خرابه هم خوابید
بخواب کودک تنها! قلندر قصه!
بگیر گوش خودت را سه ساله ی خوبم!
که پیر می شوی امشب آخر از غصه:
بگیر روی دو پایت سر پدر را، آه...
بگیر اگرچه که سخت است باور قصه

 





موضوع مطلب : رقیه


چهارشنبه 91 آذر 29 :: 2:6 عصر ::  نویسنده : محبّ الزهرا

 

مرا که دانه اشک است دانه لازم نیست
به ناله انس گرفتم ، ترانه لازم نیست

ز اشک دیده به خاک خرابه بنوشم
به طفل خانه به دوش ، آشیانه لازم نیست

نشان آبله و سنگ و کعب نى کافى است
دگر به لاله رویم نشانه لازم نیست

به سنگ قبر من بى گناه بنویسید
اسیر سلسله را تازیانه لازم نیست

عدو بهانه گرفت و زد و به او گفتم
بزن مرا که یتیمم ، بهانه لازم نیست

مرا ز ملک جهان گوشه خرابه بس است
به بلبلى که اسیر است لانه لازم نیست

محبتت خجلم کرده ، عمه دست بدار
براى زلف به خون شسته ، شانه لازم نیست

به کودکى که چراغ شبش سر پدر است
دگر چراغ به بزم شبانه لازم نیست

وجود سوزد از این شعله تا ابد ((میثم ))
سرودن غم آن نازدانه لازم نیست




موضوع مطلب : رقیه



درباره وبلاگ

پیوندها
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 11
بازدید دیروز: 23
کل بازدیدها: 178306