من نمیدانم به حسین علیه السلام چه گذشت. از این بی بی ها خداحافظی کرد، رفت به سمت میدان.
داشت میرفت یک وقت دید یک صدای آشنایی به گوشش میآید
از دور یک جملاتی می گوید!
حسین علیه السلام را اصحاب روز عاشورا صدا که میکردند میگفتند: یا اباعبدالله
علی اکبر گفت: یا اَبتاه!
قاسم گفت: یا عمّاه!
عباس آخر سر گفت: یا اَخَا اَدْرِکْ اَخَاک!
اما این یک چیز دیگری دارد میگوید، یک کُنیه دیگری دارد میگوید
حسین علیه السلام متوقف شد
خیلی این حرفهایی که میزند برای حسین دلرُباست
گوش کرد دید دارد میگوید: مهلاً مهلاً یابن الزهرا! اسم مادر را شنید!
مهلا مهلاً یابن الزهرا!
آرام باش، آرام باش ای پسر مادر!
حسین توقف کرد دید خواهرش زینب دارد میآید.
چی شده خواهر؟
یک کار فقط بیشتر ندارم، گلویت را میخواهم ببینم!
چی کار می خواهی بکنی؟
من میخواهم زیر گلویت را ...
موضوع مطلب :