قتیل العبرات
چهارشنبه 91 آبان 24 :: 10:4 صبح ::  نویسنده : محبّ الزهرا

 

 

آن شراب طهوررا که شنیده ای بهشتیان را می خورانند،
میکده اش
کربلاست...






موضوع مطلب :


سه شنبه 91 آبان 23 :: 1:25 عصر ::  نویسنده : محبّ الزهرا


من بمیــــــــــــــــــــــ ـرم، شکسته دندانتـــــــــــــــــ ؟


صــــــــــــــــــــوت ِ قرآنی ات عوض شده استـــــــ !


توی ِ مقـ ـــتل، هـــــــ جـــــ ا، هـــــ جـــــ ا شده ای


و غـــــــــــزل خوانی ات عــوض شده استــــــــــــ !



حسین




موضوع مطلب :


سه شنبه 91 آبان 23 :: 12:22 عصر ::  نویسنده : محبّ الزهرا


آدم باید غم‌هایش را بردارد


برود یک گوشه‌ای بمیرد



یک گوشه از عالم

 
که
شش گوشه دارد



شش گوشه برای جان دادن . .




موضوع مطلب :


سه شنبه 91 آبان 23 :: 11:58 صبح ::  نویسنده : محبّ الزهرا

 


ضـَــــر یحُـکَ قِـبلَـتـــی…


احیــاء کـرده ای دل مــن را به نــور عشق

 
ای ربنـــای من به میـــان قنوت هــا ! . . .

 

شش گوشه




موضوع مطلب :


سه شنبه 91 آبان 23 :: 11:40 صبح ::  نویسنده : محبّ الزهرا


حرم عشق کربلا ست و چگونه در بند خاک بماند آنکه پرواز آموخته‌است و راه کربلا می‌شناسد و چگونه از جان نگذرد آنکس که می‌داند جان بهای دیدار است.
گردش خون در رگهای زندگی شیرین است، اما ریختن آن در پای محبوب شیرین ‌تر است؛ و نگو شیرین ‌تر، بگو بسیار بسیار شیرین ‌تر.

در ملکوت اعلا جز شهید زنده نیست و حیات دیگران اگر هم باشد به طفیل شهداست.

سوختن کمال عشق است اما آنها که سوختن پروانه در آتش شمع را کمال عشق می‌دانند کجایند که سوختن انسان در آتش عشق را به نظاره بنشینند؟

سر مبارک امام عشق بر بالای نی رمزی است بین خدا و عشاق، که این است بهای دیدار.

در عالم رازی هست که جز به بهای خون فاش نمی‌شود.

هنر آن است که بمیری، پیش از آنکه بمیراندت، مبدأ و منشأ حیات آنان‌اند که چنین مرده‌اند.

ای شهید! ای آنکه بر کرانه‌ی ازلی و ابدی وجود برنشسته‌ای! دستی برآر و ما قبرستان ‌نشینان عادات سخیف را نیز از این منجلاب بیرون کش.


حسین علیه السلام




موضوع مطلب :


سه شنبه 91 آبان 23 :: 11:34 صبح ::  نویسنده : محبّ الزهرا

قتیل العبرات

 

بســــــــــــم رب الحســـــــــــــــین

اینجا دلم روضه میخواند

روضه ی دلتنگی هایش را

اینجا بناست که از حسرت هایم بنویسم

حسرت یک حرم...و آرزوی مردن در حریم ارباب

و من زائر روسیاه بارگاه عشق حسین ام که از قافله ی خوبانش جا مانده ام و چشم به عنایت علمدار و کرامت اکبرش دارم

و تمام ثروتم این که حبّ مادرم زهرا سلام الله علیها را ادعا دارم ، مجنون مادرم ، مجنون روی ماه ، روی نیلی

می نویسم از اندوه گناهی که حجاب وصالم شده

می نویسم تا معترف باشم

می نویسم از هرم آتشی که به جان دارم از خون خدا ،

شاید روزی مرا هم به بارگاه شاه راه دادند و لایق دیدار شدم

به امید ظهور منتقم ، حضرت قائم ارواحنا فداه

 






موضوع مطلب :


<   1   2   3   
درباره وبلاگ

پیوندها
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 27
بازدید دیروز: 17
کل بازدیدها: 185487