قتیل العبرات دوشنبه 91 دی 18 :: 7:6 عصر :: نویسنده : محبّ الزهرا
صدای نالهی أمن یجیب می آید صدای روضهی شیب الخضیب می آید خمیده خواهری انگار می رود از حال گمان کنم که رسیده حوالی گودال میان هلهلهی بی امان چه می بیند؟ میان نیزه و تیر و سنان چه می بیند؟ نه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت ........... موضوع مطلب : شیب الخضیب چهارشنبه 91 دی 13 :: 10:39 عصر :: نویسنده : محبّ الزهرا
السلام علیک یا عقیلة العرب، یا زینب کبری
موضوع مطلب : اربعین چهارشنبه 91 دی 13 :: 10:21 عصر :: نویسنده : محبّ الزهرا
یک توسل به تو کافی است دری باز شود موضوع مطلب : عباس چهارشنبه 91 دی 13 :: 9:59 عصر :: نویسنده : محبّ الزهرا
هرثمة بن ابى مسلم گوید با على بن ابى طالب به نبرد صفین رفتیم ،چون برگشتیم امام در کربلا منزل کرد و نماز صبح را در آن خواند و از خاکش بر گرفت و بوسید ، سپس فرمود خوشا بتو اى خاک پاک ، از تو قومى محشور شوند که بیحساب به بهشت روند . سال ها بعد حسین به کربلا آمد . هرثمه نقل می کند که من در قشونى بودم که عبید اللَّه بن زیاد فرستاده بود و چون این منزل و درختها را دیدم حدیث على (ع) بیادم آمد و بر شتر خود سوار شدم و خدمت حسین (ع) رفتم و سلام دادم و آنچه از پدرش در این منزل شنیده بودم به او گزارش دادم، فرمود تو با ما هستى یا در برابر ما؟ گفتم نه این و نه آن من کودکانى به جا گذاردم و از عبید اللَّه بر آنها ترسانم ، فرمود پس بجائى برو که کشتن ما را نبینى و ناله ما را نشنوى سوگند بدان که جان حسین بدست او است امروز کسى نباشد که فریاد ما را نشنود و ما را یارى نکند جز آنکه خدایش او را در دوزخ افکند. الأمالی (للصدوق) / ترجمه کمرهاى، ص: 137
موضوع مطلب : چهارشنبه 91 دی 13 :: 9:19 عصر :: نویسنده : محبّ الزهرا
پرستار کربلا، رسول خون برادر
موضوع مطلب : چهارشنبه 91 دی 13 :: 9:15 عصر :: نویسنده : محبّ الزهرا
موضوع مطلب : چهارشنبه 91 دی 13 :: 2:22 عصر :: نویسنده : محبّ الزهرا
تمام جسم تو گیرم مقطّع الاعضا موضوع مطلب : منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 30
بازدید دیروز: 17
کل بازدیدها: 185490
|
||