سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
قتیل العبرات
دوشنبه 92 بهمن 28 :: 2:31 عصر ::  نویسنده : محبّ الزهرا

مقام کنیز زهرا (علیهاالسلام )

ام ایمن از زنان بسیار بلند مرتبه و عالیقدر صدر اسلام است که همواره در خدمت خاندان نبوت بود، پس از آنکه فاطمه (علیهاالسلام ) از دنیا رفت ام ایمن آنچنان ناراحت بود که دیگر نمى توانست در مدینه بماند بنابراین عازم مکه شد، در راه در بیابان جحفه ، تشنگى بر او غلبه کرد و آبى نیز به همراه نداشت و تشنگى او آنچنان شدید گردید که به حد خطر مرگ رسید. در این لحظه متوجه خدا گردید و در حالى چشمش پر از اشک بود عرض ‍ کرد: یا رب اتعطشنى و انا خادمه بنت نبیک : پروردگار من ! آیا مرا تشنه مى گذارى با اینکه من کنیز دختر پیامبرت (فاطمه ) هستم .
پس از دعا، دلوى از آسمان پر از آب بهشت بر او نازل شد، از آن آب آشامید و تا هفت سال دیگر تشنه و گرسنه نشد. (34)
از گفتار حضرت فاطمه (علیهاالسلام ) در ضمن خطبه بعد از رحلت رسول خدا است :
خداوند ایمان را بخاطر پاکسازى شما از شرک ، فرض کرد، و نماز را به خاطر دورى شما از تکبر، و زکات را به خاطر افزایش رزق ، و روزه را براى برقرارى اخلاص ، و حج را براى محکم نمودن دین ، و عدالت را براى پاکسازى دل شما از خیانت ، و اطاعت ما را براى حفظ نظام امت ، و امامت ما را، زیبائى ملت ، و جهاد را عزت براى اسلام و صبر را براى یارى فرمانبرى نیک از خدا قرار داد... (35)


35- کشف الغمه ج 2 ص 43.

داستانهاى صاحبدلان
مولف : محمد محمدى اشتهاردى



موضوع مطلب : زهرا (علیهاالسلام )


دوشنبه 92 دی 9 :: 7:15 عصر ::  نویسنده : محبّ الزهرا
در قبرستان تاریک بقیع، چراغ مظلومیت، همیشه روشن است.
اینجا مظلومیت امام مجتبی علیه‏ السلام بازخوانی می‏شود.
حدیث بیرون منزلش: نارفیقان و یاران مخالف؛ آنان که می‏ آمدند و سجاده از زیر پای آقا می‏کشیدند.
حدیث درون خانه ‏اش هم که معلوم است!
... و حدیث این قبرستان... اینجا تاریک است و بی‏ بارگاه و خلوت.
ای جانِ جهانیان فدایت «هستی» همه سائل و گدایت
ای تکیه ‏گه گناه کاران دیوار بقیع با صفایت
گریان نبود به روز محشر چشمی که بگرید از برایت

 




موضوع مطلب :


دوشنبه 92 دی 9 :: 7:12 عصر ::  نویسنده : محبّ الزهرا

 


حسن شدی که غریبی همیشه ناب بماند
رد دو دست ابالفضل روی آب بماند


حسن شدی که سوال غریب کیست درعالم
میان کوچه وگودال بی جواب بماند


حسین نیز غریب است اگرشبیه برادر
ولی بناست بقیع حسن خراب بماند


کمی زغصه ی تورخنه کرده است به بیرون
تفاوت زن چون "جعده" و "رباب" بماند


به احترام حسینِ سه روز مانده به گودال
بناست زائر تو زیر آفتاب بماند




موضوع مطلب : حسن علیه السلام



نقل شده که:دستمالی روی سر انداختند و آن طبق را جلو آن دختر نهادند.

پرده از آن بر گرفت و گفت: این سر کیست؟
گفتند: سر پدر توست. سر را از میان طشت برداشت و به سینه گرفت و می گفت:

 
«یا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذی خَضَبکَ بِدِمائکَ! یا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذی قَطع وَ رِیدَیْکَ! یا أبتاهُ مَنْ ذَا الَّذی أَیتمنی علی صِغَر سِنّی! یا أبَتاهُ، مَنْ بَقی بَعْدَک نَرْجوه؟ یا أبَتاهُ، مَنْ لِلْیتیمة حَتّی تَکْبُر»


«پدر جان، کی تو را با خونت خضاب کرد! ای پدر که رگهای گردنت را برید! ای پدر، کی مرا در کودکی یتیم کرد! پدر جان، بعد از تو به که امید وار باشیم؟ پدرجان، این دختر یتیم را کی نگهداری و بزرگ کند!».

رقیه
صلی الله علیک یا بنت الحسین



موضوع مطلب : رقیه


جمعه 92 آذر 15 :: 8:6 عصر ::  نویسنده : محبّ الزهرا

 

 

"خدایا اگر مرا به جرمم مؤاخذه کنی تو را به عفوت مؤاخذه می کنم.

و اگر مرا به گناهم بازخواست کنی تو را به مغفرتت بازخواست می کنم.

و اگر مرا داخل جهنّم کنی به اهل جهنّم اعلام می کنم که

من خدا را دوست داشتم."


(فرازی از مناجات شعبانیه،مفاتیح الجنان، ص259)



موضوع مطلب :


شنبه 92 آذر 2 :: 9:44 عصر ::  نویسنده : محبّ الزهرا

این زن که از برابر طوفان گذشته بود
عمرش کنار حضرت باران گذشته بود
صبرش امان حوصله ها را بریده بود
وقتی که از حوالی میدان گذشته بود
باران اشک بود و عطش شعله می کشید
آب از سر تمام بیابان گذشته بود
آتش گرفته بود و سر از پا نمی شناخت
از خیمه های بی سروسامان گذشته بود
اما هنوز آتش در را به یاد داشت
آن روزها چه سخت و پریشان گذشته بود
آن پرده های آخر صفین ناگهان
از پیش چشم آینه یک آن گذشته بود
می دید آیه آیه آن زیر دست و پاست
کار از به نیزه کردن قرآن گذشته بود
زینب هزار بار خودش هم شهید شد
از بس که ازکنار شهیدان گذشته بود
یک لحظه از ارادت خود دست برنداشت
عمرش تمام بر سر پیمان گذشته بود
بر صفحه های سرخ مقاتل نوشته اند
این زن هزار مرتبه از جان گذشته بود...

 





موضوع مطلب : ashura, moharram, zeynab


چهارشنبه 92 آبان 29 :: 2:8 عصر ::  نویسنده : محبّ الزهرا
گریه امام زمان (عج) بر اسیری حضرت زینب (س)


حاج ملاسلطانعلی ,که از جمله عابدان و زاهدان بود ,می گوید : "در خواب به محضر مبارک امام زمان (عج) مشرف شدم ,عرض کردم : مولای من ! آنچه در زیارت ناحیه مقدسه ذکر شده است که " فلا نذبنک صاحباَ و مساءَ و لا بکین عینک بدل الدموع دماء " صحیح است ؟ فرمود : آری !
گفتم : آن مصیبتی که در سوگ آن ,به جای اشک خون گریه می کنید ,کدام است ؟ آیا مصیبت علی اکبر است ؟ فرمود : نه ! اگر علی اکبر زنده بود , او هم در این مصیبت ,خون گریه می کرد !
گفتم : آیا مقصود مصیبت حضرت عباس (ع) است ؟ فرمود : نه ! بلکه اگر حضرت عباس هم در حیات بود ,او نیز در این مصیبت خون گریه می کرد !
عرض کردم : آیا مصیبت حضرت سیدالشهدا (ع) است ؟ فرمود : نه ! اگر حضرت سیدالشهدا (ع) هم بود , در این مصیبت ,خون گریه می کرد !
پرسیدم : پس این کدام مصیبت است ؟ فرمود : مصیبت اسیری عمه ام زینب (ع) است " .

 

 





موضوع مطلب : زینب (ع)


<   1   2   3   4   5   >>   >   
درباره وبلاگ

پیوندها
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 9
بازدید دیروز: 16
کل بازدیدها: 184880